قیصر:"خیال میکنی چی میشه خاندایی.کسی از مردن ما ناراحت میشه؟نهسه دفعه که آفتاب بیفته سر اون دیفال و سه دفعه که اذون مغرب رو بگن همه یادشون می ره که ما چی بودیم و واسه چی مردیم.همینطور که ما یادمون رفته. دیگه تو این دوره زمونه کسی حوصله داستان گوش کردنو نداره."
چی ,قیصر ,سه ,کسی ,یادمون ,همینطور ,که ما ,سه دفعه ,دفعه که ,همینطور که ,مردیم همینطور
درباره این سایت